مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب
فرهنگی،دینی،خبری

 

 

 

در زمان خلافت معتصم عباسی یکی از وزبران او، کاخِ سر به فلک کشیده اى داشت که بر خانه های اطراف مشرف بود. او بیشتر اوقات درکاخ خود می نشست و به تماشای زنان و دختران همسایگان می پرداخت. روزی هنگام تماشا چشمش به دختری زیبا و با جمال افتاد و زیبایی اش نظر او را جلب کرد.

وزیر از پدر دختر و کسب وکار او پرسید. در جواب گفتند: پدرش از تجار بازار است.

وزیر کسی را به خواستگاری دختر فرستاد؛ اما پدر دختر قبول نکرد و گفت: دختر من باید با یکی از تجارکه در شأن من است ازدواج کند و شأن وزیر از شأن یک تاجر بالاتر است.

وزیر از حرف پدر دختر مایوس شد و راز خود را به یکی از نزدیکان خودگفت و از او راه چاره ای خواست.

آن شخص گفت: علاج آن، هزار دینار است. با این مبلغ می توانی به وصال دختر مورد علاقه ات برسی

وزیر با تعجب پرسید: چگونه ممکن است با هزار دینار به خواسته خود برسم در حالی که حاضرم در این راه دویست هزار دینار خرج کنم! آن شخص گفت: هزار دینار را به ده نفر ازکسانی که عدالت شان نزد قاضی ثابت است می دهی تا آنها در دادگاه شهادت دهندکه وزیر آن دختر را عقدکرده و مهر زیادی هم برای آن تعیین کرده است. هنگامی که پدر دختر چنین مهریه سنگینی را مشاهده کند حتما به ازدواج او راضی می شود.

وزیر هزار دینار آماده کرد و به ده نفر داد که در دادگاه شهادت دهند وزیر با دختر ازدواج کرده است، آنگاه کسی را نزد پدر دختر فرستاد که زن من باید به منزلم بیاید و دیگر نمی خواهم در خانه پدر باشد.

وقتی پدر دختر از ماجرا آگاه شد، ناراحت شد و در دادگاه از وزیر شکایت کرد، قاضی هم دستور داد هر دو نفر در دادگاه حاضر شوند و شهود هم آمدند و به نفع وزیر شهادت دادند.

قاضی حکم کرد که وزیر نقداً تمام مهریه را در دادگاه به پدر دختر تسلیم کند و همسرش را به خانه خود ببرد و حکم هم اجرا شد.

پدر دخترکه از شهادت دروغ آن ده نفر و حکم قاضى ناراحت بود، هر چه تلاش کرد که خود را نزد خلیفه برساند و داستان خود را برای او نقل کند، ممکن نشد تا این که روزی به یکی از دوستانش که از مشاوران خلیفه بود، نقشه وزیر را بازگو کرد وگفت: من چگونه مى توانم خود را به خلیفه برسانم و عرض حال کنم؟

مشاور خلیفه گفت: خود را به لباس خدمتگزاران خلیفه درآور و با آنان داخل کاخ شو و مطلب خود را به گوش خلیفه برسان.

تاجر به دستور دوستش عمل کرد و خود را به خلیفه رسانید و در خلوت، قضیه خود را براى او شرح داد. معتصم دستور داد وزیر را حاضر کنند. وقتی او حاضر شد از هیبت خلیفه خود را باخت و چاره اى جز راستی ندید، فکرکرد اگر راست بگوید خلیفه هم او را مورد عفو خود قرار می دهد. بعد از اقرار وزیر، خلیفه دستور داد آن ده نفر شاهد را هم احضارکنند. وقتی آنان حاضر شدند، واقعیت ماجرا را برای خلیفه تعریف کردند. معتصم دستور داد هریک از شهود را بر یکی از دروازه های قصر، داربزنند و وزیر خائن را هم میان پوست گاوی که تازه کنده اند، قرار دهند و ماموران آنقدر با چوب بر آن بزنند تا گوشت و استخوان و پوست وزیر با یکدیگر مخلوط شود، سپس امرکرد که تاجر دختر خود را به خانه ببرد و در عوض مهریه او، کاخ و اموال وزیر را در اختیار پدر دختر قرار دهند. 1

 
------------------

1. خز ینـة ا لجوا هر، ص 624.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, ] [ 21:38 ] [ حسین زارع ] [ ]
نام آلبوم: ساير
كد تصوير: ۶۰۰۵۷
تعداد بازديد: ۳۶۴
ابعاد تصوير: ۱۰۶۱ × ۸۹۸
ميانگين امتياز: ۳/۳۳ از ۶ نظر
امتياز دهيد:

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, ] [ 21:13 ] [ حسین زارع ] [ ]

 


این عکس مربوط به آزادی خواهان آذربایجان در عهد ناصریه....
این عکس از یک مسابقه ی اسب سواری در زمان قاجار گرفته شده...بد نیست بدونین هر یک از اسب سوارا یونیفرم مخصوصی به تن کردند....

این عکس مربوط به احمدشاه قاجاره

 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, ] [ 20:52 ] [ حسین زارع ] [ ]

نفس باد صبا آفت جان خواهد شد            عید می آید و اجناس گران خواهد شد

همسرت چند ورق لیست به توخواهد داد        کل اعصاب وجودت نگران خواهد شد

میزنی ساز مخالف دوسه روزی اما          عاقبت هرچه که اوگفت همان خواهد شد

پول را با علف خرس یکی میدانند         فکرکردید که منطق سرشان خواهد شد؟

                888888888888888888888888888888888888888

پس علاج چیست که این چند روزه                   خون دلهاست که از دیده روان خواهد شد

قید عید را بباید زد واز دست بلا                       پشت دیواری بگریخت و نهان باید شد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:, ] [ 22:56 ] [ حسین زارع ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب و آدرس sagha3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 103
بازدید دیروز : 239
بازدید هفته : 1023
بازدید ماه : 1003
بازدید کل : 328071
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 103
بازدید دیروز : 239
بازدید هفته : 1023
بازدید ماه : 1003
بازدید کل : 328071
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

-----------------
ایران رمان