مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب

مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب
فرهنگی،دینی،خبری

 

چند مسئله از تحرير الوسيله

خونهاي پاك

مساءله 7 - خونيكه بعد از ذبح حيوان درحيوان ديده مى شود اگر حيوان حرام گوشت باشد احتياط واجب اجتناب ازآن است و اگر از حيوان حلال گوشت باشد طاهر است بشرطيكه باندازه متعارف هنگام ذبح و يا نحر خون از حيوان آمده باشد حال چه اين كه خون باقيمانده در بدن حيوان در شكم آن باشد و يا در لابلاى گوشت و رگها و قلب و يا كبد آن باشد البته اين در صورتى است كه آن خون بوسيله چاقوى نجس و امثال آن از وسايل تذكيه آلوده نشده باشد.
و همچنين خونيكه در اجزاء حرام حيوان حلال گوشت مانند بيضه و طحال و امثال آن باقى مانده طاهر است ولى نزديكتر به احتياط اجتناب از آن است و خونى كه در اثر خر خر كردن حيوان از گلوى او بدرون شكمشبرمى گردد و يا در اثر سر بالا بودن حيوان در هنگام ذبح داخل در شكم او مى شود جزء خون باقيمانده پاك محسوب نمى شود و نجس است و خون باقيمانده ايكه گفتيم پاك است خوردنش حلال نيست مگر آنكه در اثر اندك بودن مستهلك در آش و آبگوشت بشود و يا در گوشت باشد بنحويكه جزء آن شمرده شود كه خوردنش حلال است .
مساءله 8 - اگر در چيزى شك شود كه آيا خون است يا رنگ پاك است مثل رطوبتى زرد رنگ كه از زخم ترشح مى شود بطوريكه مكلف شك مى كند آيا خون است يا نه و همچنين اگر منشاء شك او تاريكى هوا و يا نابينائى و يا امثال آن باشد و نفهمد رطوبتى كه از زخم او ترشح شده خون است يا چرك محكوم به طهارت است وبر او واجب نيست از ديگران بپرسد كه اين رطوبت چيست و هم چنين اگر در خونى شك شود كه آيا از حيوان داراى خون جهنده است يا نه چه اينه شكش شك در خود حيوان باشد و مثلا نداند مار جزء آندسته است يا اين دسته و يا اين باشد كه خصوص اين خون مثلا از گوسفند است يا از ماهى بنابراين اگر درلباسش خونى ببيند و نداند از بدن خودش بوده و يا از پشه و يا از كيك آن خون محكوم به طهارت است .
مساءله 9 - خونيكه از لاى دندانهابيرون مى آيد نجس و بلعيدن آن حرام است اگر در آب دهان مستهلك شود پاك مى شود و بلعيدنش جائز است و آب كشيدن دهان بوسيله مضمضه و امثال آن واجب نيست .
مساءله 10 - خونيكه در زير ناخن - و يا زير پوست - در اثر ضربه - منجمد مى شود اگر با پاره شدن پوست بيرون بيايد نجس است مگر آنكه يقين حاصل شود كه استحاله شده يعنى ديگر خون نيست بلكه چيز ديگرى شده است پس اگر پوست پاره شود و آب به آن خون برسد آن آب نيز نجس ‍ مى شود و وضوء گرفتن و غسل كردن با وجود آن خون مشكل است پس ‍ واجب است نخست آنرا از زير پوست پاره شده خارج سازد مگر آنكه خارج ساختن آن دشوار و حرج باشد كه در اينصورت بايد چيزى از قبيل باند يا چسب بعنوان جبيره روى آن بكشد و سپس با آب وضوء يا غسل روى آنرا مسح كند و يا وضوء و غسل را با فرو بردن عضو در آب انجام دهد يعنى مثلا دست خود را از آرنج به نيت وضوء در آب كر يا جارى كه نجاست نمى پذيرد فرو كند و درآورد همه اينها زمانى است كه از اول بداند آنچه منجمد شده خون بوده است و اما اگر احتمال دهد كه گوشت بدن او در اثر ضربه مانند خون مرده شده پاك است .

 

 

مساءله 5 - همانطور كه نجس كردن قرآن حرام است نوشتن آن با مركب نجس ‍ نيز حرام است و اگر از روى جهل و يا عمداين كار را كرده بر او واجب است آن نوشته را اگر محو شدنى است محو كند و اگر محو نمى شود مانند مركب چاپ به اين كه مثلا نوشته را بشويد هرچند خطوط محو نگردد تطهير كند

 

 

. مساءله 10 - آنچه در باطن بدن آدمى با نجاست باطنى ملاقات كند نجس ‍ نمى شود مثلا داخل بينى اگر خونين باشد ولى آب بينى كه بيرون آيد و با خون همراه نباشد پاك است .
بله اگر چيزى از خارج داخل بدن شود و در آنجا با نجاست باطن برخورد كند اجتناب از آن به احتياط نزديك تر است هرچند كه لازم نبودن اجتناب اقوى است .

 

 

گفتار در نجاستى كه در نماز از آن عفو شده  
مساءله 1 - نجاساتيكه در نماز مورد عفو قرار گرفته يعنى با آنها مى توان نماز خواند چند چيز است :
اول - خون زخم و دمل است چه اينكه خون در بدن باشد و چه در لباس كه گفته اند مادام كه زخم التيام نيافته مى توان با آن نماز خواند ولى احتياط در برطرف كردن نجاست و يا عوض كردن لباس است درصورتى كه اين كار نوعا داراى مشقت نباشد و اگر زحمت اين كار براى نوع مشقت آورنيست ولى براى شخص مكلف حرجى و دشوار است بمقدارى كه از حرج درآيد واجب نيست پس معيار در عفو از خون زخم يكى از دو امر است يا اينكه تطهير بدن و تعويض لباس براى نوع مشقت داشته باشد كه در اين صورت تطهير و تبديل لازم نيست هرچند كه براى خود او حرج نداشته باشد و يا اينكه برشخص مكلف دشوار باشد هرچند كه بر نوع مردم مشقت نداشته باشد كه در اينجا بمقدارى واجب است كه گرفتار مشقت نگردد و بودن خون بواسير از قبيل خون زخم و كورك با اينكه در بيرون بدن نه زخمى هست و نه كوركى و همچنين هر زخم باطنى ديگر كه خون آن بيرون آيد خالى از قوت نيست .


دوم - خونى است كه در بدن يا لباس نماز گذار باشد و كمتر از يك درهم بغلى از بدن يا لباس را فراگرفته باشد و خون حيض و نفاس و استحاضه و خون حيوان نجس العين و مردار نباشد البته استثناء خون استحاضه و حيوان نجس العين و مردار بنابراحتياط است هرچند عفو از خون حيوان نجس ‍ العين و مردار خالى از وجه نيست بلكه اجتناب از خون هرحيوان حرام گوشت بهتر است و چون مساحت در هم بغلى معلوم نيست بمقدار يقينى آن اكتفاء مى شود و آن عبارتست از بند انگشت سبابه

.
مساءله 2 - اگر خون بصورت قطره هائى به بدن يا لباس پاچيده شود حال رو بر هم آنها در نظر گرفته مى شود اگر رو بر هم آن ها بقدر سر انگشت سبابه نباشد ميتوان با آن نماز خواند و اگر بيشتر باشد بايد از آن اجتناب شود ولكن عفو از خون پاچيده شده بطور مطلق اقوى است .
و اگر خون از يك طرف لباس بطرف ديگر رسيده باشد يك خون حساب مى شود هرچند كه در جامه كلفت سزاوار نيست احتياط ترك شود و اما در مثل آستر و رويه و لباس لايه داريكه چند لايه دارد اگر خون از رويه به آستر به لايه ها برسد متعدد حساب مى شود

.
مساءله 3 - اگر مكلف در خونيكه كمتر از درهم بغلى است شك كند آيا از خونهاى غير معفو (عفو نشده ) مانند حيض و نفاس و غيره است يا نه محكوم به عفو است تا اينكه يقين كند كه از آن ها است و اگر با آن نماز خواند و بعدا معلوم شد كه از آن خونها بوده چنين مكلفى مانند جاهل به نجاست است و صحت نمازش خالى از وجه نيست هرچند كه اشكال هم دارد و اگر بداند كه خون پاچيده به بدن يا لباسش از آن سه خون نيست و شك دارد كه آيا كمتر از يك درهم است يا نه عفو از آن اقوى است مگر اينكه قبلا بيشتر از مقدار عفو بوده شك كند آيا بمقدار عفو شده كم گرديده يا نه

.
مساءله 4 - چيزيكه با خون متنجس شده حكم خود خون را در عفو ندارد كه كمتر از يك درهمش معفو باشد لكن خون كمتر از يك درهم اگر عين آن زايل شو حكم عفو باقى است يعنى باز هم مى توان با آن نماز خواند.
سومين چيزيكه در عين نجس بودن مى توان با آن نماز خواند هرقطعه لباسى است كه به تنهائى ساتر عورت نباشد و نمى شود با آن به تنهائى نماز خواند نظير بند شلوار و جوراب و امثال آن كه اگر نجس شود مى توان با آن نماز خواند هرچند كه به نجاست حيوان حرام گوشت آلوده شده باشد بله با قطع جامه ايكه از نجس درست شده باشد مثلا بند شلوار از پوسته ميته و يا موى سگ و خوك و يا كافر بافته شده باشد نمى توان نماز خواند.


چهارمين آن نجاستى است كه جزء باطن و توافع بدن شمرده شود مثل اينكه مكلف متيه اى را خورده يا شرابى نوشيده باشد يا شرابى يا خونى درزير پوست خود وارد كند يا نخ نجسى كه با آن پوست بدن خود را دوخته باشد كه همه اينها بخاطر اينكه يا داخل باطن او شده و يا تابع بدن او گشته در عين اين كه نجسند با آنها مى توان نماز خواند و اما با خود داشتن شى ء و مخصوصا ميته اجتناب آن در نماز بنابراحتياط لازم است و همچنين با خود داشتن چيز متنجس كه مى توان در آن نماز خواند مثل اينكه نمازگذار لنگى يا دستمال متنجس را در جيب خود داشته باشد و اما دستمال كوچكى كه نتوان با آن ستر عورت كرد و يا چاقو و پول متنجس اقوى اين است كه نماز با آنها صحيح است

.
پنجم جامه زنيكه مربيه طفل باشد حال چه اينكه مادر آن طفل باشد و يا نباشد زيرا اگر اين زن جامه اش به بول آن طفل آلوده شود مى تواند با آن جامه نماز بخواند وواجب است بنابراحتياط بلكه خالى از وجه نيست كه روزى يك بار بعد از اولين باريكه لباسش به نجاست آلوده شد آنرا بشويد و يك نماز را با جامه پاك بخواند و بعد از آن اگر ساير نمازهايش در جامه نجس واقع شد اشكال ندارد.


حكم بالا تنها مربوط به نجاست بول كودك است و شامل نجاست ديگر نمى شود و نيز تنها مخصوص جامه است نه بدن و نيز مربوط به زن مربيه است و شامل مرد مربى نمى شود و نيز تنها خاص زنى است كه بيش از يك جامه نداشته باشد و اما زنيكه چند دست لباس دارد و به پوشيدن همه آن ها با هم نيازمند نيست مشمول اين حكم نيست و اما اگر بپوشيدن همه آنها با هم نياز دارد مثل كسى است كه تنها يك جامه دارد.

 

 

 

 


چهارم از پاك كننده ها استحاله است يعنى جسمى برگردد و جسمى ديگر شود بنابراين آنچه بوسيله آتش يا غير آتش خاكستر و يا دود و يا بخار شود چه آنكه عين نجس باشد و يا متنجس باشد پاك مى شود.و اما چوب نجسى كه زغال شده و يا گل نجسى كه سفال و يا آجر و آهك شده استحاله در آن ها صورت نگرفته و بنجاست خود باقى است و هر حيوانيكه از نجس و يا متنجس تكون يابد مثلا مردارى و يا نجاستى و يا آب متنجسى كرم شود آن كرم پاك است و يا شراب مست كننده بخودى خود و يا بوسيله اى كه در آن بيندازند سركه شود پاك مى گردد چه اينكه آن وسيله و جسم در سركه مستهلك بشود يا نشود، بله اگر شراب غير از نجاست خودش بنجاستى ديگر برخورد و پس از آن سركه شود بنابراحتياط پاك نمى شود.

 

كتاب الصلوة : فصل اول در مقدمات شش گانه نماز


در اين كتاب احكام نماز بيان مى شود و نماز عبادتى است كه انسانرا از كارهاى زشت و از گناهان بازميدارد و ستون دين است باين معنا كه اگر نماز قبول درگاه خداى تعالى شود ساير عبادتها نيز قبول مى شود و اگر رد گردد ساير نيكيها و عبادات نيز رد مى شود و اين كتاب چند فصل دارد.


مقدمه اول شماره نمازهاى واجب و وقت هريك از نمازهاى روزانه و نافله هاى آن
مساءله 1 - نماز دو نوع است واجب و مستحب :........

 

مقدمه دوم قبله است

 
مساءله 1 - واجب است در صورت امكان نمازهاى واجب حتى نماز ميت نيز بايد رو به قبله انجام شود اما نمازهاى نافله و مستحبى اگر مكلف آن را در روى زمين و در حال استقرار مى خواند بايد رو به قبله بخواند و اما در حال راه رفتن و سواره و در كشتى قبله معتبر نيست .

 

مقدمه سوم در پوشش نمازگزار 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:31 ] [ حسین زارع ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب و آدرس sagha3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 230
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 251
بازدید ماه : 2141
بازدید کل : 329209
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 230
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 251
بازدید ماه : 2141
بازدید کل : 329209
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

-----------------
ایران رمان